پشم از سر و از کله‌ی برجام بر افتاد

تا تشت توافق ز سر بام بر افتاد

پشم از سر و از کله‌ی برجام بر افتاد

هر راز مگو پشت در بسته بگفتند

بیرون زد و زان پشت به این سوی در افتاد

آن بمب، جوانمرگ شد و

در سر زا رفت

در راه اراک شیخ‌حسن از روی خر افتاد

آن «تحفه» که ملا ز «نطنز» رفت بیارد

«تف» شد به‌سر و ریش خودش چون حجر افتاد

افتاد عرقچین اتم از روی کله‌ش

سنگین شد و از کله به روی کمر افتاد

آن ضرب‌مثل شد بدل اینسان که بگویند

حاج خامنه با هر که در افتاد ور افتاد

هر کله خری را که فرستاد به جنگی

بر روی دو دستش تن لش شد دمر افتاد

آن طبل تهی گشته‌ی برجام بدرّید

دودش همه در دیده‌ی شیطان شر افتاد

هر لیسه که زد شیخ به آن پوتین روسی

تیپا شد و بر پوزه‌ی شیخ چون تبر افتاد

موشک که به سوریه بینداخت سپاهش

زورش نرسید و توی موج خزر افتاد

تیمسار وی از سوریه بی‌جمجمه برگشت

چون مرغک سرکنده و بی‌بال و پر افتاد

آن ضرب‌مثل شد بدل اینسان که بگویند

حاج خامنه با هر که در افتاد ور افتاد