۱۳۹۴ اسفند ۱۲, چهارشنبه

برخورد تولستوي با فردي كه فقط به او ناسزا ميگفت ...



روزي لئون تولستوي در خياباني راه مي رفت که ناآگاهانه به مردي تنه زد ..مرد بي وقفه شروع كرد به ناسزا گفتن و فرياد زدن. وقتي فحش هايش تمام شد. تولستوي کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهي کرد و در پايان گفت :« آقا من لئون تولستوي هستم ..» مردکه بسيار شرمگين
شده بود، عذر خواهي کرد و گفت : «اِ...جناب تولستوي! چرا شما خودتان را زودتر معرفي نکرديد ؟!» تولستوي در جواب گفت:«شما آنچنان غرق معرفي خودتان بوديد که به من مجال اين کار را نداديد!
یک قرن از مرگ لئو تولستوی، یکی از بزرگترین و معروف‌ترین نویسندگان روسی، مي گذرد؛  می‌گویند فروتنی تولستوی در روزهای پایانی عمرش چشمگیر بود. او به پزشکان خود گفت: اسمم مهم نیست، بنویسید مسافر قطار شماره ۱۲ هستم. همه ما در این زندگی مسافریم، فقط عده‌یی سوار و عده‌یی هم پیاده می‌شوند
در روزهای پایانی عمرش، تولستوی در جمع هوادارانش گفت: آن‌چه اکنون برایتان می‌گویم، به کارتان خواهد آمد. اما زمانی به یاد سخنانم خواهید افتاد که در میانتان نیستم. « نیکی کنید و بخشنده باشید، ثمره آن را خواهید دید».

هیچ نظری موجود نیست: