صورت مساله
خامنهای در سخنرانی ابتدای سال مختصاتي از وضعيت
نظام و چشم اندازي كه در پيش رو دارند را ارائه كرد؛ از اين بابت كه تصوير روشني
از وضعيت فعلي و آينده نظام ارائه كرده است؛ توجه به ان ضروري مينمايد
نكات قابل توجه
خامنهای دو سوم از سخنرانی 85دقیقهای خود را به دشمني
كه در كمين نظام نشسته است؛ اختصاص داد و گفت كه به دنبال «تغییر سیرت جمهوری اسلامی»
يعني همان كشيدن دندان ولايت هستند.
خامنهای گفت: «سیاستی که مورد نظر آنهاست این است که
وانمود کنند ملت ایران بر سر یک دو راهی قرار دارد، چارهیی ندارد جز اینکه یکی از
این دو راه را انتخاب کند. دو راهی عبارت است از اینکه یا باید با آمریکا کنار بیاییم،
یا باید بهطور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمل کنند. یکی از این
دو را ملت ایران (نظام ولایت) باید انتخاب
کند».
خامنهای رودر روي نقشه راه رفسنجاني و روحاني، استمرار
برجام را نقشه دشمن دانسته و گفت كه آنها ميخواهند: «برجام دیگری در قضایای منطقه،
برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور، برجام 2 و 3 و 4 و الی غیرذلک بایستی بهوجود
بیاید، تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم، این منطقی است که سعی میکنند این منطق را در
بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند».
خامنه اي هشدار داد که در چنین مسیری «کمکم کار را به
اینجا میرسانند که اینی که شما میگویید باید دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی،
قوه قضاییه باید بر طبق احکام اسلام و شریعت اسلامی (ولایتفقیه) باشد… اینها بر خلاف آزادی است» و اگر خواست آنها
عملی شود، «این تغییر سیرت جمهوری اسلامی است»و گفت؛ «عقبنشینها» ممکن است به انهدام
سپاه پاسداران و شورای نگهبان و نیروی قدس منجرشود.
نتیجه
خامنهای قبل از هر چيز به وضعيت خراب و سرطاني كه
تار و پود نظام را فرا گرفته است اشاره ميكند؛ ميگويد رقيب (روحاني و رفسنجاني) ميخواهد جامهاي زهر بعدي را به حلق وي بريزد
و به درستي هشدار ميدهد كه در انتهاي اين مسير چيزي جز سرنگوني نظام وجود ندارد
ولي نميگويد كه مسيري كه خودش طي كرده و بر استمرار آن اصرار دارد، نيز جز
سرنگوني، سرنوشت ديگري ندارد. از اين رو ميتوان گفت كه سال 95 سال «تشديد كيفي»
تضاد باندهاي نظام بر سر هژموني نظام خواهد بود و همانگونه كه از بهارش پيداست؛ جنگ
باندهاي نظام در چنين ابعادي بي هيچ ترديد خامنه اي يعني عمود خيمه نظام را بازهم
بيشتر و بيشتر تضعيف خواهد كرد و اگر به اين وضعيت، ضريب تضادهاي انفجاري اجتماعي
و بحران لاعلاج اقتصادي و شكستهاي پياپي منطقه اي و بين اللملي را نيز اضافه كنيم
به راحتي ميتوانيم حدس بزنيم كه سال 95 سال نويد بخش و تعيين كننده اي براي مردم
ايران خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر