۱۳۹۴ اسفند ۱۰, دوشنبه

نتايجي كه تا كنون اعلام شده بيانگر چيست و به چه نتايجي ختم مي شه ...؟



پاسخ:
1.آمار شركت كنندگان در انتخابات 55مليون نفر اعلام شد و اگر در «مطلق» خوش خيالي تصور كنيم كه نظام در آمار اعلام شده؛ مانند هر دوره قبلي ضريب4 به آمارهايش نزده باشد و ميزان شركت كنندگان را همانطور كه وزير كشور اعلام كرده است؛ 33مليون در نظر بگيريم، عددي به نام «22مليون» داريم كه به رغم همه تهديدات، تبليغات، تطميعات و ... راي ندادند؛ يعني يك راي «نه» به اندازه  22مليون به كليت اين نظام  در صندوق انداختند.
2.آمار شركت كنندگان در انتخابات تهران 8.5 (هشت و نيم) مليون نفر اعلام شد و اگر باز  در «مطلق» خوش خيالي چشم خود را روي تقلبات اين نظام براي اعلام آمار ببنديم و آمار شركت كننده در تهران را همانطور كه وزير كشور اعلام كرده است؛ سه مليون در نظر بگيريم، عددي به نام «5.5مليون» بر مي خوريم كه در  تهران راي ندادند.
3.اعداد فوق مربوط به افراد بالاي 18 سال بوده است و اگر به اعداد فوق ضريب منفي و نه به كليت اين نظام را در قشر جوان زير 18سال را هم اضافه كنيم ما به يك عدد قابل توجهي مي رسيم كه اساسا خواهان نفي نظام ولايت بوده و شعارشان براندازي نظام است.  اين واقعيتي است كه خود عناصر نظام مي گويند:« بايد در اتاقهاي فكر نظام اين مسأله رو بررسي كنيم و براش چارهانديشي كنيم»
4.بعد از قلع و قمع كانديداهاي باند رفسنجاني ـ روحاني، بخش قابل توجهي از  ليست هاي اين باند، متعلق به نيروهاي وابسته به خامنه اي بوده است  به عنوان نمونه  ليست مورد حمايت روحاني و رفسنجاني در خبرگان، شامل جنايتكاراني مانند وزير اطلاعات كنوني و دو وزير اطلاعات پيشين و همچنين علي رازيني معاون دستگاه قضاييه و حاكم شرع جنايتكار است كه همگي به خاطر جنايت عليه بشريت بايستي در مقابل عدالت قرار گيرند.

نتيجه :
1.جنگ انتخابات در عمق خودش جنگ هژموني بين خامنهاي و رفسنجاني بود و هست. خامنهاي خيلي دلش ميخواست رفسنجاني را بهكلي حذف كند، اما آن قدر ضعيف بود كه نتوانست،
2.با آمدن رفسنجاني، دو سرگي در بالاي نظام تثبيت شد؛ و اين همان چيزي بود كه خامنهاي بهشدت ازش وحشت داشت. و به قول خودش هر چه هشدار نفوذ داد و ... اين نفوذ محقق شد و الان بايد سهم رقيب را از جيب ولايت بدهد.
3.وقتي سهم بدهد، بايد از گوشت و پوست نظام بكند و اين بار با توجه به ابعاد سهم خواهي رفسنجاني ما شاهد يك ضريب كيفي در تشديد تضادها هستيم. چون اگر يك طرف ميتوانست يك پيروزي قطعي به دست بياورد؛ جنگ به نفع يكي فيصله پيدا ميكرد، اما در اين وضعيت جديد، جنگي سخت و شديد براي تقسيم كيك قدرت و هژموني در راه است.
4.اين جنگ در همه زمينه ها و پهنه ها گسترش خواهد يافت؛ بخصوص كه اين دو باند در عرصه اقتصاد، سياست خارجي، منطقه؛ سوريه، عراق و ... دو خط جداگانه دارند خلاصه كلام مستمرا به هم خواهند سابيد.
5.اگر چه هر دو جناح تا بن استخوان حواسشان به مرز سرخ قيام مردم جمع است ولي اين سابيدن مستمر، تماما به سود مردم و جوانان مبارز تمام خواهد بود.
6.اگر چه هر دو باند در سركوب اشتراك تمام عيار با هم دارند ولي اين تيغ سركوب ديگر مانند سابق توان برش نخواهد داشت؛ لذا دست مردم براي مطالبات باز تر مي شود   و چون اين نظام توان پاسخگويي ندارد و نمي تواند؛ لاجرم حضور لشكر 22مليوني  بر انداز در صحنه خيلي هم به درازا نخواهد كشيد!

هیچ نظری موجود نیست: