۱۳۹۴ اسفند ۱۳, پنجشنبه

آيا ميدانيد استعفاي سخنگوي شوراي نگهبان چرا صورت گرفت؟



استعفاي سخنگوي شوراي نگهبان و حرف هايي كه زد بسياري از ناظران را شوكه كرد؛ علت چه بود؟
پاسخ: 
1.        اين كار تا به الان بي سابقه بوده است چون اعضاي شوراي نگهبان، منصوب ولي فقيه هستند
2.       معني اين حرف؛ اين است  كه، حذف كانديداها، نادرست و بازي باندي بوده و خلاصه ته خط مي گويد كه اين كار توسط افرادي صورت گرفته است كه مستقيم خطوط خود را از خامنه اي گرفته بودند.
 
نتيجه : 
در عميق ترشدن دعواي باندهاي نظام كه در پسا انتخابات و در زماني كه خامنه اي بازهم ضعيف و ضعيف تر شده است؛ اين  سخنگوي شورا نگهبان است كه جرإت پيدا مي كند كه وارد صحنه شود و يك سنگ به خانه شيشه اي خامنه اي بزند؛ يعني در يك كلام، دارد به روشني مي گويد كه انتخابات در نظام ولايت فقيه تا كجا آلوده و  انتخابات در اين نظام بي معناست!
در حذف حسن خميني خامنه اي پذيرفت قيمت سنگيني بدهد، اين بخشي از همان قيمت است؛ و بخش ديگر ملاقات صافي گلپايگاني در خانه حسن خميني ودلجويي از وي بود كه اين هم سنگ ديگري به سمت خانه خامنه اي بود،  مساله اين است كه دست باز شده ؛ خامنه اي بيش از پيش يعني به صورت كيفي ضعيف شده است و اين سنگ پراني ها باز هم ادامه خواهد يافت تا روزي كه مردم هم در خيابانها آن را آغاز كنند.

۱۳۹۴ اسفند ۱۲, چهارشنبه

به استقبال چهارشنبه سوري برويم


خبر تكاندهنده ... کرایه کودکان روزی ۱۵هزار تومان در تهران




در یک خبر تکان‌دهنده، فرحناز رافع از کارگزاران نظام در هلال احمر اطلاعات تازه‌یی درباره کرایه و فروش کودکان در تهران ارائه داد.
وی روز دهم اسفند ۹۴ به خبرگزاری تسنیم گفت: برخی زنان کارتن‌خواب بچه‌هایشان را برای گدایی کرایه می‌دهند یا می‌فروشند. او نرخ کرایه را

برخورد تولستوي با فردي كه فقط به او ناسزا ميگفت ...



روزي لئون تولستوي در خياباني راه مي رفت که ناآگاهانه به مردي تنه زد ..مرد بي وقفه شروع كرد به ناسزا گفتن و فرياد زدن. وقتي فحش هايش تمام شد. تولستوي کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهي کرد و در پايان گفت :« آقا من لئون تولستوي هستم ..» مردکه بسيار شرمگين

اعتراف معاون آخوند روحانی به وضعيت تكان دهنده دختران زير 10 سال



معاون آخوند روحانی شهیندخت مولاوردی که با خبرگزاری حکومتی ایسنا مصاحبه می‌کرد گفت: ”در یکی دو سال اخیر آمار نگران کننده‌ای از ازدواج دختران پیش از رسیدن به سن قانونی و ثبت آنها به دست ما رسیده است و حتی شاهد ازدواج دختران کمتر از 10سال نیز بوده‌ایم“.

معاون روحانی در امور زنان در روز ۳اسفند94 در مصاحبه‌یی با خبرگزاری حکومتی مهر در یک اعتراف بی‌سابقه گفته بود: ”ما روستایی را در سیستان و بلوچستان داریم که تمامی مردان آن روستا اعدام شده‌اند“.

اي لعن و نفرين بر اين نظام وامونده و اين ظلم و جوري كه كوچك و بزرگ ما رو دربرر گرفته ...

*كسي كه با نشستن روي صندلي انگليس همه را مغلوب خودش كرد*



 بر اساس يك داستان واقعي


زماني كه قرار بود #دادگاه لاهه براي رسيدگي به دعاويِ انگليس در ماجراي ملي شدن صنعت نفت تشكيل بشه. مصدق كبير, با هيئت همراهش زودتر به دادگاه ميره و در حاليكه جاي نشستن همة شركت كنندگان از قبل تعيين شده بوده, دكتر #مصدق ميره و روي صندلي انگلستان مي شينه. قبل از شروع جلسة دادگاه يكي- دوبار به دكتر مصدق تذكر ميدن كه اينجا براي هيئت انگليسي درنظر گرفته شده و جاي شما اينجا نيست. اما دكتر مصدق توجهي نمي كنه و روي همون صندلي مي شينه. در آستانة شروع جلسه, هيئت نمايندگي #انگليس روبروي دكتر مصدق منتظر ايستاده بودن تا شايد دكتر مصدق بلند بشه و روي صندلي خودش بنشينه, اما دكتر مصدق بي اعتنا مشغول كار خودش بوده. كار به اونجا مي كشه كه بعد از شروع جلسه, قاضي پرونده به دكتر مصدق ميگه: « شما جاي انگلستان نشسته ايد, جاي شما اونجاس» اينجا بوده كه بالأخره دكتر مصدق به حرف مياد و ميگه: « خيال مي كنيد نمي دانيم صندليِ ما كجاس و صندلي انگليس كدومه؟ نه آقاي رئيس! خوب ميدانيم كه جايمان كجاست اما راستش رو بخوايد چند دقيقه اي روي صندلي آقايون نشستن براي خاطر اين بود كه بدونن جاي كسِ ديگه نشستن يعني چي؟ سالهاي ساله كه دولت انگلستان در سرزمين ما خيمه زده و كم كم  يادشون رفته كه جاشون اينجا نيست.» ميگن همين ابتكارِ شگفت انگيز دكتر مصدق تا انتهاي جلسه, فضا رو تحت تأثير قرار ميده و بعد هم دفاع جانانه ش از حقوق ايران به محكوميت انگليس منجر ميشه

نتيجه : 
الان 37  است كه اين نظام به ناحق روي صندلي #مردم نشسته است، در اين انتخابات به رغم همه تقلبات به قول وزيركشور 40درصد مردم ايران و 55درصد مردم #تهران به اين نظام «نه» گفتند و حالا حرف تمام مردم ايران همين است كه در پسا برجام و در نقطه اي كه خامنه اي در اوج ضعف و  ذلت قرار گرفته است؛ بايد  از روي صندلي مردم بلند شود؛ اگر هم حاضر به بلند شدن نيست؛ كه هرگز نخواهد بود؛ آن را بلند خواهيم كرد!