مقاومت ایران - گردهمایی بیش از 100هزار ایرانی آزاده در پاریس- تیرماه 95 |
این روزها رسانههای آخوندها را اگر نگاه کنید انبوه انبوه، مطلب
درباره مجاهدین دارند!
فرقی هم نمیکند که روزنامه باشد یا سایت یا رادیو تلویزیون حکومتی.
مال این جناح باشد یا متعلق به آن یکی باند.
اصولگرا باشد یا اعتدالی یا اصلاحاتچی یا سایر خرده ریزهای به جا مانده از جناحهای اصلی نظام.
به متن و محتوای نوشتههایشان که نگاه کنید، تقریباً دو سه نکته را به زبانهای مختلف تکرار میکنند:
اول: خطر مجاهدین!
دوم: گسترش اقبال عمومی، بهویژه منطقهیی و بهخصوص عربی نسبت به سیاستهای مجاهدین.
و بالاخره اینکه: باید کاری کرد!
اما چهکار باید کرد؟
شورای نویسندگان روزنامه
حکومتی اعتماد روز 12مرداد95 پس از کلی صغری
و کبری چیدن و بر شمردن خطرات سابق و لاحق مجاهدین، و اینکه با همه این حرفهایی که
ما شورای نویسندگان یادآور شدیم اما... : با وجود این باید ارزیابی دقیقی از
تحولات منطقهیی داشت و اجازه نداد که برخی اشتباهات انجام یا تکرار شود.فرقی هم نمیکند که روزنامه باشد یا سایت یا رادیو تلویزیون حکومتی.
مال این جناح باشد یا متعلق به آن یکی باند.
اصولگرا باشد یا اعتدالی یا اصلاحاتچی یا سایر خرده ریزهای به جا مانده از جناحهای اصلی نظام.
به متن و محتوای نوشتههایشان که نگاه کنید، تقریباً دو سه نکته را به زبانهای مختلف تکرار میکنند:
اول: خطر مجاهدین!
دوم: گسترش اقبال عمومی، بهویژه منطقهیی و بهخصوص عربی نسبت به سیاستهای مجاهدین.
و بالاخره اینکه: باید کاری کرد!
اما چهکار باید کرد؟
شورای نویسندگان روزنامه
شرق حکومتی هم در تاریخ 11مرداد نوشت: حسین شیخالاسلام مشاور وزیر امور خارجه در گفتوگویی با خبرگزاری میزان... گفت: «یک خط و جریان فکری به نام منافقین از اول پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل جمهوری اسلامی ایران مواضع خصمانهای اتخاذ کرد که این رویکرد تا امروز نیز وجود دارد... او با اشاره به اینکه گروهک؟ ! قصد نابودی انقلاب را دارد تأکید کرد... دشمنی آنها (مجاهدین) با (نظام) هنوز ادامه دارد.
اما از همه روشنتر، یک روزنامه حکومتی دیگر به اسم ابرار بود که در روز 11مرداد یعنی یک روز قبل از اعتماد، خیلی سیاسیتر و هشیارتر از شورای نویسندگان اعتماد و شرق و... از قول رئیس سابق دفتر حفاظت منافع رژیم در مصر نوشت: مجبتی امانی رئیس سابق دفتر حافظ منافع ایران در مصر گفت: (رژیم) ”باید مانع تداوم روند نزدیکی اعراب به منافقین شود “.
گذشته از تناقض حاکم بر تمامی نوشتههای رسانههای رژیم که از یک سو مجاهدین و مقاومت ایران را هنوز ”گروهک؟ ! “ مینامند و از سوی دیگر همین ”گروهک؟ ! “ را خطر جدی داخلی برای موجودیت نظام اعلام میکنند، اما تأمل روی یکی دو نکته در نوشتههای دستگاه تبلیغاتی آخوندها ضروری است:
چگونه است که یک گروه به قول خودتان کوچک (گروهک) میتواند خطری چنین جدی برای بقای یک نظام حاکم باشد؟
و چگونه است که یک گروه کوچک؟ ! آنهم در قد و قواره یک ”گروهک“ آنچنان قدرتمند است که تمام نظام از صدر تا ذیل، دو سه هفته است تمام ظرفیت ضدتبلیغاتی خود را خرج کوبیدن رسانهیی آن میکنند؟ ! مگر نه اینکه برای کوبیدن یک گروه کوچک، باید در حد همان گروههای کوچک، هزینه کرد؟
اما میبینیم که علاوه بر تمامی مقامات رسمی و غیررسمی رژیم، رسانههای همه باندها هم قطار کش میشوند تا شیفتی به سب و لعن گروهک بپردازند. این حداقل برای خوانندگان و شنوندگان نا آشنا، ایجاد سؤال و ابهام میکند که این دیگر چه گروهکی است که باید این همه سردار پاسدار و امیر سرتیپ جلویش صف آرایی کنند؟ و بعد هم تازه بردارند بنویسند با توجه به کارهای اخیر گروهک! باید ارزیابی دقیقی از تحولات منطقهیی بهدست بیاوریم و اجازه ندهیم که برخی اشتباهات انجام یا تکرار شود!. راستی کدام اشتباهات؟ میشود یکی دو قلمش را مزید اطلاع خوانندگانت اسم ببری! “ و بعد هم کارشناس مصر رفته نظام را میآورند پای خط تا بگوید: باید مانع تداوم روند نزدیکی اعراب به گروهک شد! جل الخالق! یک میلیارد عرب و نمایندگان سیاسی آنها میخواهند به گروهک! نزدیک شوند؟
طرف خجالت میکشد بگوید که یک میلیارد عرب و عجم بیننده مراسم اخیر گروهک در پاریس بودند.
شرمش میآید بگوید، نزدیک به هشتصد هزار نفر دیگر عرب و عجم همانروز مراسم گروهک در پاریس، با توئیت و اسم و رسم و امضا به حمایت از یک گروه کوچک کوچک کوچک! پرداختند.
تمامی مطبوعات و اکثر کانالهای ماهوارهیی منطقه به پخش مستقیم برنامه آنها اقدام کردند و نمایندگان خود را به مراسم آنها گسیل کردند.
این داستان را میتوان تا چند صفحه دیگر با بیان همین قبیل حمایتها ادامه داد اما آنچه که نباید ناگفته گذاشت اینکه:
اینهمه بلاهت رسانههای رژیم در ارزیابی شعور خوانندگانشان، فقط از یک عده پاسدار مأمور به خدمت در رسانهها بر میآید و بس! وگرنه که حداقل سواد و تجربه حرفهیی در امر رسانه ، حکم میکرد که:
یا نگویند ”گروهک“ !
یا وقتی مجبورند بگویند گروهک. برایش شان ”گروهک“ قابل شوند!
چیزی که هیچکدامش را نمیتوانند بکنند. به این میگویند ”پارادوکس ”یا تناقض ذاتی یک دستگاه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر