در انتخابات قبلي رياست جمهوري و جنگ جناح ها بلاخره روحاني به خامنه
اي تحميل شد. در ادامه، استراتژي اتمي خامنه اي به گل نشست و بعد از آن در يمن، سوريه، عراق يكي بعد از ديگري
شكستهاي پياپي به خامنه اي و نيروي برون مرزياش (قدس) تحميل شد / خلاصه اينكه خامنه اي با چنين هيبت
ضعيفي وارد انتخابات شد.
خامنه در گام نخست به صورت فله اي كانديداهاي طرف مقابل را حذف كرد و
در گام بعدي حسن خميني را با پرداخت هزينه سنگين شخصا و با دستور خودش حذف كرد
-متقابلا رفسنجاني خودش را كنار خميني و نوه خميني گذاشته و بحث
شورايي بودن رهبري را مطرح كرد ولي از حسن خميني يك امام كامل و جامع شرايط ارائه
مي ده چرا كه ميدونه جايگزيني خودش به جاي
خامنه اي برد زيادي نداره و حسن خميني را شاخ كرده تا جايكزين خامنه اي؛ ولي فقيه بكنه
-خامنه اي كه دست حريف رو خونده ؛ با پرداخت هزينه سنگين بديل
احتمالي آينده خودشو جراحي كرد با حذف حسن خميني، رفسنجاني به صراحت عليه خامنه اي
صحبت كرد و خامنه اي بعد از صحبت رفسنجاني هيچ پرده اي را باقي نذاشت و از طريق
عواملش او را مفسد في الارض معرفي كرد
-حالا سوال اينه ؛ آيا بعد از حذف حسن خميني رفسنجاني بازي را باخته
؟ قطعا خير؛ رفسنجاني با حسن خميني بازي جالبي در مقابل خامنه اي كرد. اگر مي
تونست و حسن خميني را تحميل مي كرد قطعا برد خاصي براش داشت ولي الان هم تونسته
عناصري مانند وحيد خراساني، جوادي آملي و. . . . را در حوزه به سمت خودش بكشونه و اونها
را از خامنه اي بكنه. تونسته بيت خميني و حسن خميني و بقيه طايفه خميني رو ازخامنه
جدا كنه، حتي تونسته در شوراي نگهبان كنوني شقه ايجاد كنه
نتيجه :
خامنه اي
درتعادل قوايي دروني ضعيف وارد انتخابات شد؛ درپروسه انتخابات اين ضعف تشديد شده و
ناچار شد كه بين بد و بدتر، تن به بد بده و خط انقباض و حذف فله اي و همينطور حسن
خميني رو با پرداخت هزينه سنگين انتخاب كرد. يعني صورت مساله اين انتخابات برد و باخت
اين يا آن باند نيست صورت مساله شخص خامنه ايه كه در هر صورت بردي براي وجود نداره. اگر خامنه اي
گردنه انتخابات را با گردن شكسته و كمر ضربه خورده هم طي كنه ؛ قطعا ضعيف تر وارد
مرحله «پسا انتخابات» خواهد شد و جنگ ادامه پيدا ميكنه ، در حالي كه باز هم ضعيف
تر شده و اين سود نمايش انتخابات براي مردم ايران خواهد بود